• info@ramzarz.info
  • ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰

در این گزارش می‌خواهیم به این سوال بپردازیم که چرا بیت‌کوین و سایر رمز ارزها ارزشمند هستند و در واقع چه چیزی باعث می‌شود رمز ارزها قیمت داشته باشند. در هنگامی که این مطلب نگارش می‌شود حجم کل بازار رمز ارزها از رقم هزار بیلیون دلار گذشته است. بیت‌کوین رکورد جدیدی برای خود ثبت کرده و سایر رمز ارزهای مطرح بازار نیز افزایش قیمت خیره‌کننده‌ای را تجربه می‌کنند. در حالیکه هر بیت‌کوین ده ها هزار دلار ارزش دارد و افراد بسیاری به جامعه رمزارزها پیوسته‌اند، بسیاری از کاربران جدید و حتی کاربران قدیمی این بازار هنوز به پاسخ مشخصی برای این پرسش مهم نرسیده‌اند. به راستی ارزهای دیجیتالی که هیچ پشتوانه دولتی و بانکی پشت سر آنها نیست، چرا ارزشمند هستند و قیمت آنها در طی زمان این همه افزایش پیدا کرده است؟

چرا رمزارزها ارزش دارند؟

به منظور پیدا کردن یک پاسخ برای این سوال ابتدا اجازه دهید این سوال را مطرح کنم که “ارزش ذاتی” چیست، چگونه تولید می‌شود و چه تفاوتی با “ارزش” دارد! با درک تفاوت بین ارزش ذاتی و ارزش قراردادی بهتر می‌توانیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا رمز ارزها دارای ارزش ذاتی هستند و یا ارزش قراردادی دارند.

ارزش ذاتی یک محصول ارزشی است که آن محصول در خود تولید می‌کند. ارزش ذاتی نیازی به ایجاد شدن از بیرون ندارد. در خود یک کالا و محصول نهفته است. برای مثال شیرینی، ارزش ذاتی شکر است. هر محصول در واقع وقتی ارزش پیدا می‌کند که قیمتی وجود داشته باشد که مردم حاضر باشند برای بدست آوردن آن ارزش این قیمت را پرداخت کنند.

اگرچه بسیاری از کالاها در دنیای ما دارای “ارزش ذاتی” هستند، برخی از کالا نیز ارزش ذاتی ندارند. اما براستی چگونه یک کالا که دارای ارزش ذاتی نیست ارزشمند می‌شود؟ قیمت پیدا می‌کند و خرید و فروش می‌شود؟

در علم اقتصاد دو فاکتور تعیین کننده “ارزش” هر چیزی است. کاربرد و کمیابی! کمیابی به معنی محدود بودن عرضه یک کالاست. کاربرد نیز تکلیفش مشخص است. پس به محض اینکه یک کالا کاربردی داشته باشد و کمیاب نیز باشد، قیمتی پیدا می‌کند و دارای ارزش می‌شود.

حالا که می دانیم ارزش ذاتی چیست و چه تفاوتی با ارزش قراردادی دارد، اجازه دهید بررسی کنیم که آیا ارزهای دولتی و یا فیات دارای ارزش ذاتی هستند و یا صرفا یک ارزش قراردادی دارند؟

امروز ما ارزهای فیات را درازای کالاها و خدمات تولیدی خود می‌پذیریم چراکه می دانیم در عوضش می‌توانیم از آن ارز فیات برای خرید کالاها و خدمات مورد نیاز خود استفاده کنیم. پیشتر، ارزهای دولتی پایه‌ طلا داشتند. به این معنی که هر اسکناس نماینده کسری از یک فلز گرانبها نظیر طلا بود. امروزه اما ارزهای دولتی همگی فیات هستند. یک کالا که همزمان هم باید ارزش پیدا کند و هم در ازای همان ارزش قابل مبادله باشد. این کالا (منظور ارزهای فیات است) باید همچنین ارزش خود را در گذر زمان حفظ کند. پس اگر عرضه این کالا محدود باشد می‌تواند ارزش بیشتری نیز در آینده کسب کند!

ارزهای فیات توسط هیچ کالای فیزیکی دیگری پشتیبانی نمی‌شوند. بلکه این دولت‌ها هستند که ارزش پول فیات خود را پشتیبانی می‌کنند.

  حال می‌خواهم یک سوال دیگر مطرح کنم. چرا پول‌هایی که هیچ پشتوانه فیزیکی نداند، ارزش دارند! راستی واقعا چطوری یک اسکناس ده دلاری که تنها چیزی نزدیک به ۱۶ سنت هزینه تولید آن است، را در ازای ده دلار خدمات از مشتری خود قبول می‌کنید؟ آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که یک کاغذ ۱۶ سنتی چطور می‌تواند نماینگر ارزشی ۶۲ برابر هزینه تولید خود باشد؟

یک پاسخ فلسفی برای این سوال می‌تواند این باشد

شما در ازای فروش خدمات خود و یا نیروی کارتان حاضرید ده دلار دریافت کنید، چون انتظار دارید این اسکناس ۱۶ سنتی را از شما نیز با همان ارزش قبلی یعنی ۱۰ دلار قبول کنند. پس نهایتا این “انتظار جمعی” ماست که یک “ارزش قراردادی” برای یک کاغذ ۱۶ سنتی تعیین می‌کند. اکنون بیاید به این موضوع فکر کنیم که چه چیزی در شکل‌گیری این انتظار جمعی دخیل است؟!

دولت‌ها! بله دولت‌ها نقش تعیین‌کننده در ساخت این انتظار جمعی دارند. دلار را دولت آمریکا کنترل می‌کند، خب آمریکا بزرگترین اقتصاد دنیاست. به اعتبار همین انتظار ما شکل گرفته است، ما یک اسکناس با هزینه تولید ۱۶ سنت را در ازای انتقال یک کالای ۱۰ دلاری قبول می‌کنیم. برای سایر ارزهای دولتی نیز داستان به همین شکل است.

ارزش یک ارز فیات بر اساس عرضه و تقاضای آن و پایداری سیاسی و اقتصادی یک دولت تعیین می‌شود. پس این خود تولیدکنندگان این ارزها هستند که عرضه، تقاضا و نهایتا ارزش واحدهای پولی خود را مشخص می‌کنند. پس ارزهای دولتی هیچ  ارزش ذاتی ندارند. بلکه تنها یک ارزش قراردادی دارند. اگر مشابه با گذشته پول‌های دولتی پشتوانه طلا داشتند می شد نتیجه گرفت که دارای نوعی ارزش ذاتی هستند، هرچند بسیاری از اقتصاددان‌ها معتقدند طلا نیز ارزش ذاتی ندارد و تنها دارای یک ارزش قرار دادی است.

!ارزش اینجاست

مشابه با ارزهای فیات بیت‌کوین نیز ارزش ذاتی ندارد و توسط طلا و یا سایر فلزات گرانبها پشتیبانی نمی‌شود. همانطور که پیشتر اشاره کردیم، ارزش هر ارزی توسط دولت پشتیبان آن و انتظار و اعتمادی شکل می‌گیرد که به پایداری سیاسی و یا اقتصادی آن دولت وجود دارد. پس برای هر ارزی که می‌خواهد به عنوان وسیله مبادله در یک شبکه استفاده شود یک اعتماد جمعی لازم است. نهایتا توجه داشته باشید که “ارزش” یک مفهوم قراردادی و نتیجه تحقق یک “انتظار اجتماعی” است. انتظاری که به اعتبار کاربرد و کمیابی آن کالا شکل می‌گیرد.

حالا که می‌دانیم یک “ارزش قراردادی” و یک “انتظار جمعی” برای رمز ارزها شکل گرفته است، می‌توانیم به این موضوع فکر کنیم که تنها حلقه مفقوده برای درک اینکه چرا بیت‌کوین و سایر رمز ارزها ارزش دارند، درک مفهوم ارزش قراردادی است..

اگر کمی با مفاهیم بلاک‌چین آشنایی داشته باشید، حتما میدانید که ضمانت اجرایی نقل و انتقلات رمزارزی بر عهده بلاک‌چین است. برای اولین بار در تاریخ و به مدد رشد فناوری امکان ایجاد یک قرارداد با پروتوکل‌های مشخص که به صورت غیرمتمرکز کنترل میشود مهیا شده است.

این دقیقا همانجایی است که بیت‌کوین و یا سایر رمزارزها دارای ارزش می‌شوند، اعتمادی که میلیون‌ها نفر در سراسر جهان به رمزارزها پیدا کرده‌اند، در ساختاری که نیازی هم به اعتماد وجود ندارد، باعث می‌شود که بیت‌کوین ارزشمند باشد. میلیون‌ها مبادله‌کننده و استخراج‌کننده با مشارکت در شبکه بیت‌کوین و با اعتماد به پروتوکل آن تصمیم گرفته‌اند که تعیین قیمت آن را  تنها به مکانیزم عرضه و تقاضا محول کنند.

درک تغییر سلیقه جمعی و تکامل شیوه‌های پرداختی از ابتدای به وجود آمدن پول می‌تواند کلید اصلی درک کل اکوسیستم بیت‌کوین و سایر رمز ارزها باشد.

الگوی پرداخت الکترونیکی به ندرت با شیوه‌های سنتی پرداختی مشابهت دارد . این الگو به نوعی انتقال مستقیم ارزش بین دو طرف مبادله در یک مدیوم دیجیتالی است. استقبال زیادی از این الگو در سالهای اخیر شده است. هم به خاطر آسانی، هم شفافیت و هم دقت آن. با ظهور برنامه‌های پرداختی نظیر Google Pay و Paytm پرداخت‌های غیر نقدی محبوبیت فراوانی پیدا کردند. پرداخت غیر نقدی یک مثال برای درک تاثیر شبکه است. تاثیر شبکه یک مفهوم اقتصادی است. تاثیر شبکه به ما می‌گوید که با افزایش کاربران یک شبکه و یا سرویس ارزش آن نیز افزایش پیدا می‌کند.

درحالیکه به ظاهر مشکلی برای پرداخت‌های دیجیتالی خرد وجود ندارد، انجام پرداخت‌های بزرگتر و یا به مقاصد دورتر به این آسانی نیست. زمانبر بودن، هزینه زیاد و تغییرات نرخ مبادله‌ای ارزهای مختلف از جمله مشکلات این شیوه پرداختی است.

رمز ارزها با ساختار غیرمتمرکز خود این مشکلات پرداخت دیجیتالی را رفع کرده‌اند. پرداخت‌ها در این فضا سریع، شفاف، امن و غیرقابل تغییر است. این بزرگترین کاربرد رمز ارزهاست. با در نظرگرفتن این و مفهوم “تاثیر شبکه” به نظر می‌رسد رمزارزها با افزایش افرادی که از آنها استفاده می‌کنند ارزش بیشتری نیز پیدا می‌کنند. داشتن یک تلفن در جهان کاربردی نیست! تلفن تنها وقتی ارزش پیدا می‌کند که افراد زیادی از آن استفاده کنند. در جهان رمزارزها مقبولیت نقش کلیدی در شکل‌گیری” ارزش” دارند.

بیت‌کوین و بسیاری از رمزارزها قرار است تعداد محدودی تولید شوند. برای مثال قرار است تنها ۲۱ میلیون بیت‌کوین تولید شود. به همین دلیل پیش‌بینی می‌شود که تمایل به استفاده از باعث افزایش قیمت این رمز ارز شود. برای طلا ما واقعا نمیدانیم چه مقدار طلا موجود است، اگرچه مشخص است که عرضه طلا به بازارهای جهانی نرخ محدود و مشخصی دارد. یک تغییر عمده در استخراج و کشف طلا می‌تواند “ارزش” این فلز گرانبها و تاریخی را نیز با افت فاحش مواجه کند.

نتیجه این است که بیت‌کوین و بسیاری از رمز ارزها کاربرد دارند و فراوانی آنها مشخص است. “انتظار جمعی” نیز پیرامون آنها شکل گرفته است.

بیت‌کوین دارای ارزش است! به همان دلایلی که پول‌ها دارای ارزش هستند!

اکنون که با تمایز مفهوم ارزش ذاتی و ارزش قراردادی آَشنا هستیم، می‌توانیم به سوال نخست به راحتی پاسخ دهیم:

بله بیت‌کوین و سایر رمز ارزها ارزش ذاتی ندارند، اما ارزش دارند. شبکه وسیعی از انسان‌ها در این شبکه‌ها فعالیت می‌کنند، تاثیر شبکه و کمیابی این ارزها توانسته یک انتظار جمعی برای حفظ و یا افزایش ارزش این ارزها ایجاد کند.

کامنت ها
نظر دهید




کد امنیتی را وارد کنید :

خبرنامه برای دریافت
آخرین به روزرسانی های شرکت ما